شاعر «سکوت خیس درختان» با برشمردن ژانرهای مورد علاقه مخاطب کودک و نوجوان، توضیح میدهد: با تحقیق و تفحصی که من انجام دادم، کودکان و نوجوانان ما بیشتر به چند ژانر علاقهمند هستند. یکی از آنها همین داستانهای ژانر وحشت است. دوم متون کهن و سوم آثار مذهبی است. همچنین بچهها به ژانر علمی نیز توجه زیادی دارند.
پور وهاب به نقش مهم ناشران در توجه جامعه به سمت آثار ترجمه اشاره میکند و با بیان اینکه این مساله یکی از معضلات مهم نشر است، میگوید: ناشرانی هستند که به خاطر مسائل اقتصادی و سو استفاده مالی اکثراً به سراغ کتابهای خارجی میروند که دارای تصاویر پررنگ و لعاب هستند چون نیازی نیست برای چاپ این آثار هزینه تصویرگری هم پرداخت کنند و چاپ این آثار برایشان ارزان تمام میشود. این را شاید بتوان به عنوان یکی از معضلات نشر نام برد.
پوروهاب که سالها مسئولیت صفحات شعر نشریات کودک و نوجوان، دبیری جشنوارهها و برگزاری جلسات و نقد شعر شاعران جوان را در کارنامه داشته است، مطالعه اندک شاعران را یکی دیگر از مشکلات امروز ادبیات کودک و نوجوان بر میشمارد و میگوید: من در زمینه شعر و شناخت شاعران احاطه بیشتری دارم. در این زمینه متاسفانه افرادی را میشناسم که شاید تعدادشان کم هم نباشد. افرادی فقط به استعداد خودشان بسنده میکنند و اهل مطالعه نیستند و عمیق فکر نمیکنند. ممکن است این افراد اشعار زیادی هم داشته باشند منتها همان حرفهای گذشته را میزنند. همان حرفهایی که شاعرانه دهه ۶۰ در اشعارشان میگفتند. . من از بعضی از این افراد خواستم مطالعهشان را بالا ببرند اما متاسفانه دوستان حاضر نیستند کتاب بخوانند در حالیکه نویسنده و شاعر باید مطالعه مستمر داشته باشد چون با مطالعه بیشتر و تفکر و عمیق بودن در مطالعه دیگران میتوانید به تکنیکهای تازهتر برسید. به قول فیلسوف فرانسوی پل ریکور، ما از راه اندیشیدن در آثار دیگران به اندیشه تازهای میرسیم. خیلی از شاعران ما شعر میگویند اما جهانبینیشان به خاطر عدم مطالعه محدود است.
نویسنده «آخرین مهاجر» در پاسخ به این پرسش که چرا مخاطب کودک و نوجوان به مطالعه آثار داستانی بیشتر از شعر علاقه نشان میدهد، توضیح میدهد: معمولاً قصه مخاطب عامتری دارد. اینکه بچهها به داستان بیشتر از شعر علاقهمند هستند به خاطر هیجاناتی است که دارند. قصه نوعی زندگی است. بچهها با خواندن قصه هیجانات روحی و روانی خود را برطرف میکنند و سرگرم میشوند چون با ماجرایی روبرو هستند. مخصوصاً در مورد داستانهایی که اتفاقات عجیب و هیجان انگیز و فانتزی دارند. بچهها به این نوع آثار علاقمندی بیشتری دارند اما این به آن معنا نیست که داستانها قدرتمندتر از شعرها هستند. من گمان میکنم که شعر تواناتر و ماناتر از آثار داستانی ما است. وقتی از شما در مورد شعر و داستانی که در ذهنتان مانده سوال میشود، شما از شعر مثال بیشتری میتوانید بزنید که این به خاطر ماندگاری شعر است. شعرهای کودکانهای مثل صددانه یاقوت، باز باران، آرش کمانگیر، یار مهربان روباه و زاغ و شعر نماز افشین علا و اشعاری از این دست، زبانزد هستند. حتی بزرگسالان گاهی در سخنرانیهایشان این اشعار را به کار میبرند. مردم جهان نیز هنر اول ایران را شعر میداند و بسیاری از بزرگان غربی ایران را به عنوان کشور شعر میشناسند. مثل گوته آلمانی که در دیوان خود به معاصران خود میگوید اگر میخواهید شعر و شاعر را بشناسید به کشور شعر سفر کنید که مقصودش از کشور شعر، ایران است.
نظر شما